((هرگز آن روز فراموشم نمیشه
که با دست قشنگت روی شیشه
کشیدی عکس قلبی و نوشتی
واسه امروز و فردا و همیشه))
نوشتی پاکه اون قلب یه رنگت
صفا داره دو چشمون قشنگت!!!
نوشتی که همیشه با وفایی
توی فکر من و یاد خدایی
تو موندی مثل خورشیدی
که قلبم جون بگیره
توی شبهام تابیدی
تا دل آروم بگیره
هرگز آن روز فراموشم نمیشه
که با دست قشنگت روی شیشه
کشیدی عکس قلبی و نوشتی
واسه امروز و فردا و همیشه
(آرمین سلطانی)
اگه ما را ببرند
زندون از هم جدا کنند
اما باز دستای ما
خواب کبوتر میبینه
اگه گریه های ما
یه عمری بی صدا بشه
یا اگه دستای ما
از همدیگه جدا بشه
اگه دستامو ببندن
تو یه سلول سیاه
اگه عمر من بشه
توی تنهایی تباه
باز واست ترانه مو
با لب بسته میخونم
همیشه بغض میکنم
با دل خسته میخونم
اگه با چشمای گریون بمونم
اگه صد سال توی زندون بمونم
می نویسم رو غبار شیشه ها
می نویسم که هنوز دوست دارم
نظر یادتون نره
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :8851
آرمینم . خیلی باهال